کدبانوی خونه

​#مادری_و_عشق_به_دختردار_شدن

#نعمتی_که_همه_لایق_او_نیستند

#نعمتی_که_همه_قدردان_او_نیستند

همیشه دلم میخواست وقتی ازدواج کردم صاحب یک دختر بشم، عشق و علاقه به دختر بدجوری وجودم رو فراگرفته بود برخلاف بعضی از اطرافیانم که مدام بدی دختر را میگفتند ولی من ته دلم یک حس عجیبی به دختر داشتم. وقتی بادار بودم همش به دختر فکر میکردم حتی چند تا لباس دخترونه زیبا هم گرفته بودم تا روز سونوگرافی سلامت رسید میدونستم که دکتر این دفعه بهم جنسیت بچه ام رو میگه بی صبرانه منتظر بودم تا نوبت من بشه وقتی رفتم داخل دکتر گفت مبارکه بچه تون به سلامتی پسره این که گفت یکدفعه انگار ته دلم خالی شد پسر وای خدایا من که همه ی فکر و ذهنم دختر بود یعنی میتونم با پسر بچه ام کنار بیام از اون روز به بعد دیگه داشتم خودم رو آماده رویارویی با یک نوزاد پسر میکردم تا رفتم سونوگرافی ام رو نشون دکترم بدم گفت خوب مبارکه فرزندتونم که دختره گفتم چی دختر گفت اره مگه اونجا بهتون نگفتن گفتم چرا اما گفتند پسره گفت یا شما اشتباه شنیدید یا دکتر اشتباه نوشته منم با خودم گفتم یعنی میشه دختر باشه یعنی من اشتباه شنیدم همش منتظر نوبت سونو بعدی بودم تا انتظار به سر اومد وقتی رفتم داخل گفت بچه تون پسره این دفعه دیگه کمتر شوکه شدم چون خودم مقداری آماده کرده بودم. به نظرم خداوند این نعمت خوب رو راحت به هم کس نمیده دختر واقعا نعمت عظیمی است این را گفتم تا دختر دارهایی که ناشکر هستند بدانند چه گوهرهای نابی در خانه دارند. و باید خدا را روزی هزار بار شکرگزار باشند. الان خداروشکر پسرم دوسال و نیم داره و من خیلی دوستش دارم اما باز هم بی صبرانه منتظرم که انشاالله فرزند بعدیم دختر باشد تا او را انشاالله با حجاب حضرت زهرا سلام الله علیها انس بدهم و او را دختری نمونه مانند حضرت معصومه پرورش دهم که بتواند همراه با پسرم در راه دین و اسلام خدمت کند. البته به لطف و عنایت خداوند و دعای شما دوستان.